اصطلاح مهارت درمعانی مختلفی به کار رفته است. وقتی می گوییم کسی مهارت انجام کاری را دارد به این معنی است که او توانایی های لازم برای انجام صحیح آن کار را دارد. بر این مبنا و با توجه به معنای مختلف مهارت، از مهارت های زندگی تعاریف مختلفی ارائه شده است.
مهارت های زندگی، مهارت هایی هستند که برای افزایش توانایی های روانی – اجتماعی افراد آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور موثر با مقتضیات و کشمکش های زندگی رو به رو شود.
” مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، تصمیم گیری های صحیح ، حل تعارض ها و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند (WHO سازمان بهداشت جهانی ،۱۹۹۶). “
سازمان بهداشت جهانی در تعریفی دیگر مهارت های زندگی را توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید، تعریف کرده است.
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است.
پژوهش های بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات و اختلالات روانی عاطفی ریشه های روانی اجتماعی دارند. برای مثال در زمینه سوء مصرف مواد مشخص شده است که چهار عامل عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساسات، فقدان مهارت های ارتباطی و تاثیر پذیری اجتماعی با این مشکل ارتباط دارند.
بنابراین انسان ها برای مقابله سازگارانه با استرس ها ، موقعیت های مختلف و تعارض های زندگی به یک سری مهارت های فردی و اجتماعی نیاز دارند که آنان را در کسب این توانایی تجهیز نماید. این مهارت ها بسیار زیربنایی بوده و در فرآیند رشد و تحول شکل می گیرند.
با توجه به موارد ذکر شده ، سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۹۳ به منظور ارتقای سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیب های روانی اجتماعی برنامه ای را با عنوان ” آموزش مهارت های زندگی” تدارک دید.
ه طور کلی دو نوع مدل برای آموزش به افراد ارائه شده است:
مدل اول که توسط سازمان بهداشت جهانی تدوین شده است مبتنی بر آموزش مهارت های ده گانه می باشد. این مهارت های ده گانه در ادامه به تفضیل معرفی می شوند.
مدل دوم بیشتر بر آموزش به نوجوانان تاکید دارد و به ۴-H معروف است. ۴-H نام سازمانی در ایالات متحده است که بنیاد ملی غذا و کشاورزی و وزارت کشاورزی این کشور آن را اداره می کند. یکی از اهداف این سازمان کمک به جوانان به منظور رسیدن به نهایت استعداد آنان و همچنین پیشبرد حوزه توسعه جوانان است.
نام این بنیاد نمایانگر چهار حوزه توسعه فردی مورد توجه این سازمان است : سر، قلب، دست ها و سلامت. هر حوزه شامل یک سری زیر مجموعه است که در ادامه توضیح داده می شود.
همان طور که قبلا گفته شد این مهارت ها توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده اند و تا حدودی با مهارت های ارائه شده توسط مدل ۴-H همپوشانی دارند. مدل رایج در آموزش عمدتا مدل مهارت های زندگی ده گانه است.
خودآگاهی یا خودشناسی اولین و مهم ترین مهارت است. این مهارت پایه و زیر بنای یادگیری تمام مهارت ها و همچنین داشتن یک زندگی با کیفیت می باشد. انسان با شناخت صحیح از خود در بسیاری از مواقع بحرانی قادر به کنترل هیجانات منفی خود و در نتیجه تصمیم گیری های صحیح و منطقی می باشد. این مهارت شامل موارد زیر می شود:
انسان موجودی اجتماعی است. دنیای امروز نیز ایجاب می کند که انسان ها با یکدیگر در تعامل باشند. این تعامل در عین داشتن مزایا، معایبی نیز به دنبال دارد. انسان ها در عین با هم بودن و فواید بیشمار آن دچار مسئله و اختلاف با یکدیگر نیز می شوند. اینجا است که داشتن مهارت های همدلی، پذیرش یکدیگر و قبول تفاوت ها اهمیت پیدا می کند.
داشتن مهارت های ارتباطی به استحکام هر چه بیشتر روابط کمک می کند. مهارت های ارتباطی در انواع موقعیت های اجتماعی به فرد کمک می کنند تا بهترین عملکرد را داشته باشد.
امروزه برای موفقیت در بسیاری از امور نیازمند کار گروهی هستیم. باید یاد بگیریم که چگونه گروه تشکیل دهیم. چه رفتاری در گروه داشته باشیم و چگونه مرز خود را حفظ کنیم. مهارت های بین فردی در این زمینه به ما کمک می کنند.
نیای امروز، پر از مساله و چالش است. مهارت حل مسئله می آموزد که می شود به مشکلات هم به چشم یک فرصت نگاه کرد. به ما می آموزد که چگونه به دنبال حل مساله باشیم. گاهی به دنبال فشار روانی ناشی از مشکلات به دنبال راه حل های هیجان محور هستیم .
راه حل هایی که مانند یک مسکن هستند و به طور موقت باعث آرامش ما می شوند. اگر چه این راه حل ها همیشه هم بد نیستند اما در صورت استفاده افراطی از آن ها منجر به فرار فرد از مشکلات می شود و حتی گاهی باعث می شود که فرد برای اجتناب همیشگی از مشکلات به مواد مخدر روی بیاورد.
همه ما همواره در معرض تصمیم گیری های مهم هستیم. اگر بتوانیم تحلیل دقیقی از موقعیت داشته باشیم و همین طور از ویژگی های خود به خوبی آگاهی داشته باشیم می توانیم تصمیم های مناسبی در طول زندگی خود بگیریم.
همه ما در طول عمر خود، هیجانات منفی را تجربه کرده ایم. هیجانات منفی چندان خوشایند نیستند، ولی وجود دارند. داشتن مهارت مقابله با آنها به افزایش کیفیت زندگی کمک می کند.
سترس بخش جدایی ناپذیر دنیای امروزی است. در کنار همه تجهیزاتی که برای زندگی امروزه در اختیار داریم، ضرورت استفاده از تکنیک های کنترل استرس انکار ناپذیر است. استرس بیش از حد تاثیرات مخربی بر کیفیت زندگی و سلامت بدن دارد. تکنیک کنترل استرس به آرامش بیشتر ما ، کیفیت زندگی و سلامتی جسم کمک می کند.
همه ما امروزه در معرض انواع اطلاعات قرار داریم. اطلاعاتی که خیلی از آنها نادرست هستند. داشتن تفکر نقادانه به ما کمک می کند که بتوانیم اطلاعات درست را تشخیص دهیم و بهترین راه ممکن را انتخاب کنیم. این مهارت به ادراک از تاثیرات اجتماعی- فرهنگی بر نگرش و رفتار ما کمک می کند. همچنین باعث می شود به این نکته واقف شویم که منابع اطلاعاتی همیشه درست نمی گویند.
تفکر خلاق به نگاه ما به مسائل جهت می دهد. خیلی مواقع مشکلات با داشتن کمی خلاقیت حل می شوند. تفکر خلاق در انواع زمینه ها مانند محیط خانوادگی ، تربیت فرزند، محل کار و … به کمک انسان می آید. همچنین نقش مهمی از پیشرفت های مهم انسان در تمامی زمینه ها با تفکر خلاق مرتبط است. یعنی علاوه بر حل مشکلات خود می توانیم به حل مشکلات دیگران نیز بپردازیم و حتی در پیشرفت علم بشریت سهیم باشیم.
ارتقا بهداشت روان و پیشگیری اولیه
آموزش مهارت های زندگی بر عوامل زیر بنایی مشترک در بسیاری از زمینه های ارتقا بهداشت روانی و پیشگیری اولیه تاثیر می گذارد. به عنوان مثال عدم مهارت هایی همچون مقابله با هیجانات منفی و یا عدم کنترل استرس منجر به بروز بیماری های دیگر از جمله بیماری های جسمی و یا حتی افسردگی می شود. نداشتن مهارت تصمیم گیری باعث تصمیم گیری های غلط و تغییر مسیر زندگی خیلی از نوجوانان و یا حتی بزرگسالان می شود.
توانمند کردن افراد
آموزش مهارت های زندگی یک رویکرد کل نگر برای توانمند کردن افراد برای شناخت خود، دیگران و محیط می باشد. این آموزش ها ، نگرش ها و ارزش ها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. افراد علاوه بر اینکه یاد می گیرند مهارت های زندگی را در موقعیت های واقعی زندگی به کار ببرند، حقایقی را نیز در موقعیت های مختلف می آموزند.
تحقق توانایی بالقوه و انطباق با تغییرات زندگی
این برنامه موجب می شود که دانش و نگرش ها به توانایی های بالفعل تبدیل شوند و فرصت و زمینه انجام چنین کاری را نیز فراهم می آورد. در مواقع تجربه بحران های زندگی و تجربه هیجان های منفی مهارت های آموخته شده به کمک ما می آیند و می توانیم شرایط را به خوبی مدیریت کنیم. آموزش مهارت ها یک نقش طبیعی و مهم در انطباق افراد با شرایط زندگی مانند تکامل طبیعی فرهنگ ها، رشد اقتصادی و تغییر ساختار زندگی دارد.
اقعیت این است که این آموزش ها مخصوص همه افراد جامعه است و متعلق به سن خاصی نیست. همه ما در تمام دوران زندگی خود باید تصمیم های مهم بگیریم، با استرس و هیجانات منفی کنار بیاییم ، چالش های مختلفی را تجربه کنیم و به دنبال حل مساله باشیم. پس به این مهارت ها نیاز داریم.
خوشبختانه مراکز مختلفی به آموزش این مهارت ها می پردازند. از کلینیک های تخصصی روانشناسی گرفته تا فرهنگ سراهای مختلف و حتی سراهای محله. برنامه های تلویزیونی و رادیویی نیز در این زمینه اختصاص داده شده است. همچنین کتاب های خود آموزی نیز در این زمینه تهیه شده است که می تواند به شما یاری برساند.
یادمون باشه که مهارت یعنی توانایی انجام صحیح یک کار! صرف اینکه بدانیم مهارت زندگی یعنی چه، کمک زیادی به ما نمی کند . باید بتوانیم این مهارت ها را به طور عملی به کار ببریم.