یکی از مسائل مهم در خانواده ها و زوج های جوان عدم اعتماد به نفس می باشد
میزان اعتماد به نفس زنان و مردان، فقط جنبههای زندگی فردی آنها را در بر
نمیگیرد، بلکه بر کیفیت رابطه فرد با همسرش نیز تاثیر گذار است. زوجهایی که یکی
از آنها یا هردو، اعتماد به نفس پایینی دارند، ارتباط سالمی در زندگی مشترک نخواهند
داشت و ممکن است با مشکلات فراوانی از جمله سرد شدن رابطه، کاهش علاقه و
جدایی عاطفی از همسر روبرو شوند. البته فردی که همواره درگیر کمبود اعتماد به
نفس و عزت نفس بوده است ممکن است متوجه نباشد که مشکلات پیش آمده به سبب
نداشتن این مهارت در اوست. لذا در قدم اول لازم است شناخت و آگاهی بیشتری نسبت
به موضوع اعتماد به نفس و نقش آن در زندگی مشترک داشته باشیم
به خودتان عشق بورزید
شرط اساسی اعتماد به نفس، خودشیفتگی است.
و اساسی ترین مانع اعتماد به نفس، خودشکنی است.
برای اینکه اعتماد به نفس داشته باشید، باید خودشیفته گردید. باید عاشق
جسم و روح خود باشید. و برای رسیدن به این «خود شیفتگی» باید شناخت و
درک درستی از خویشتن خویش داشته باشید.
برای خودشیفتگی همین بس که بدانید «انسانید»، اشرف مخلوقاتید، تجلی
کائناتيد. شاهکار خداوندید. بین این همه آفریده، جماد و نبات، جاندار و
بیجان.
شما شایستگی انسان بودن را پیدا کرده اید و برترین موهبتهای الهی یعنی
قدرت
و اراده و اختیار و تواناییهای ذهنی فوق العاده، به شما داده شده است.
شما در حقیقت، برگزیده آفریدگان خدایید.
پیچیده ترین کامپیوترهای جهان، اگرچه به ظاهر، تواناییهای حافظه ای
فراوان دارند، هیچگاه نمی توانند جایگزین حافظه شگرف شما باشند.
شما بر تمام این جهان، تسلط دارید. شما قدرت خلاقیت و نو آوری دارید.
شما قادرید دگرگون شوید و به شیوه ای کاملا نوین به دنیا بنگرید.
کامپیوترهای امروزی، قدرت جذب، ثبت و استدلال دارند ولی هرگز این
قابلیتهای شما را ندارند.
خدا در قرآن فرموده است: شما را بر زمین و آسمان، مسلط ساختیم.
(وځ لكم ما في السموات و الأرض)
شما جانشینان خدایید. هر صفتی که در خدا هست در شما هست ولی به
شکلی محدود.
اگر خدا آمرزنده و بخشاینده است؛ شما هم هستید. اگر خدا کریم و بخشنده
است، شما هم هستید، اگر خدا مهربان است، شما هم هستید و
چرا که خداوند، خطاب به انسان می فرماید: ای انسان من از روح خودم
در تودمیدم.
(ونفخت فيه من روحی)
شاید درک همین یک جمله، اعتماد به نفس را در شما به کمال رساند.
دقایقی به این موضوع فکر کنید. به این که روح خدا در شما جریان دارد.
به مقام «جانشین خدا بودن.»
به عظمت طبیعت، به وسعت کهکشانها و به شکوه جهان پیرامون خود فکر
کنید.
اکنون عظمت غیر قابل تصور آفریننده اینها را به یاد آورید. خداوند با این
شکوه و عظمت «انسان» را خطاب قرار می دهد و به او می فرماید:
تو را در زمین جانشین خود ساختم.» و هیچ کس را هم در این خطاب،
مستثنی نمی کند.
وقتی شما خود را به درستی درک می کنید. توجه می کنید که روح الهی در
شماجاری است؛
ناخود آگاه شیفته و مجذوب خود می شوید.
در حقیقت، مقدمه عشق به خود، عشق الهی است.
شما تنها زمانی احساس پست بودن، خوار بودن و بد بودن می کنید که خود را درست نشناخته باشید و به حقیقت انسان بودن خود پی نبرده باشید.
در چنین حالتی ،شما جهان را هم پست و بد می بینید، چرا که جهان بازتاب خود ماست.
وقتی از خود بیزاریم از همه بیزاریم و وقتی به خود عشق می ورزیم جهان نیز در چشم ما دوست داشتنی است.